Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-03@07:15:38 GMT

فتحعلی اویسی چه می خواست و آخرش چه شد؟

تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۳۴۶۸۳

فتحعلی اویسی چه می خواست و آخرش چه شد؟

به گزارش تابناک،  ایسنا نوشت: امروز ـ چهارشنبه ـ ۱۳ مهر ماه ـ یک سال است که فتحعلی اویسی دیگر نمی تواند زنده برایمان بخواند. از زدن باران بر شیشه بگوید و قطره هایی که رشته رشته فرو می ریزند.
یک سال است که دیگر نقش های ماندگار بازیگر سریال های طنز تلویزیون، به شکل قاب عکس هایی خاک گرفته، یادآور دردآور رفتن هنرمندی هستند که پس از مرگ هم تکرار جملات و ضرب المثل های ماندگارش بدون شرح بی دریغ خنده بر لب می نشاند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«دیجیتالم کجا بود؟!»

عباس یاری ـ منتقد ـ بعد از مرگ فتحعلی اویسی در بخشی از خاطره آخرین دیالوگ با او، با یادآوری یکی از همین تکیه کلام های معروف، چنین نوشت: «همین دیجیتالی که تو باهاش مخالف بودی و می‌گفتی دیجیتالم کجا بوده، آخرش دنیا را گرفت اما فرهنگ کتابخوانی و مطالعه را نابود کرد.»

فتحعلی اویسی زمان مرگ، ۷۶ سال سن داشت. از چندی قبل از آن در بیمارستان بستری و به کما رفته بود و در نهایت ۱۳ مهر ماه ۱۴۰۰ درگذشت.

او در جوانی برای تحصیل در رشته سینما به آمریکا رفته بود و به محض پایان تحصیلاتش در ۳۳ سالگی، به ایران بازگشت تا در رشته ای که تحصیل کرده، فعالیت کند.

فتحعلی اویسی علاوه بر فعالیت در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون، در خوانندگی نیز دستی داشت که در این میان قطعه «می‌زند باران به شیشه» از او به محبوبیت رسید و در نهایت هم بیتی از همین قطعه برای سنگ مزارش نقش بست.

* جمله ابتدایی خبر، نقل قول از کتاب «سنگ قبر» است که به کوشش پوریا تابان گردآوری شده و در بر دارنده نظرات ۱۵۶ چهره مشهور هنری درباره مرگ است.

منبع: تابناک

کلیدواژه: مهسا امینی ربیع الاول باقر نمازی سیامک نمازی عباس یاری فتحعلی اویسی سینما مهسا امینی ربیع الاول باقر نمازی سیامک نمازی فتحعلی اویسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۳۴۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم سیاه مرد بدهکار از زن طلبکار | این زن خودش خواست صمیمی شویم

به گزارش همشهری آنلاین، یک سال قبل زنی به نام مریم با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی به نام محمود به اتهام تعرض شکایت کرد.

وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند سالی است که در کارگاهی که دارم، مشغول کار هستم. یک سال قبل مردی به نام محمود با من همکار شد. از آنجا که به ظاهر مرد موجهی بود به او اعتماد کردم و یک روز سر صحبت را با من باز کرد و گفت سال قبل خانه‌ای را با ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه رهن کرده‌ام و حالا صاحبخانه گفته که باید ۲۰۰ میلیون تومان دیگر به او پرداخت کنم تا قرارداد اجاره را تمدید کند. به من گفت اگر نتوانم پول را پرداخت کنم حتماً زندگی‌ام به هم می‌ریزد چون با پولی که دارم نمی‌توانم خانه‌ای اجاره کنم.

وی ادامه داد: محمود آن روز به قدری مظلومانه فریبم داد که دلم برایش سوخت و بدون مشورت و هماهنگی با همسرم ۲۰۰ میلیون تومان به او قرض دادم و قرار شد ظرف ۳ ماه وام بگیرد و پولم را پس بدهد. بعد از آن پیش خودم فکر می‌کردم که توانستم کار ثوابی انجام دهم و زندگی یک زوج را از نابودی نجات دهم. اما یک ماه بعد محمود به بهانه اینکه حقوقش پایین است از کارگاه من رفت اما به من گفت که به زودی وامم جور می‌شود و پول را پس می‌دهم.

شلکی اظهار کرد: ۳ ماه از این ماجرا گذشت، اما نه از محمود خبری شد و نه از پس دادن پول. چندباری با تلفنش تماس گرفتم اما جواب نداد تا اینکه به سختی توانستم او را پیدا کنم. برایش توضیح دادم که پول را بدون اطلاع همسرم به او داده بودم و اگر متوجه شود زندگی‌ام خراب می‌شود. محمود هم عذرخواهی کرد و گفت که فردا به کارگاهی که کار می‌کند بروم تا پولم را پس بدهد. من هم بعد از پایان کارم به کارگاهی که گفته بود، رفتم.

ویافزود: خودش در آنجا تنها بود بعد برایم آبمیوه‌ای آورد که به محض خوردن از هوش رفتم. چند ساعت بعد که به هوش آمدم متوجه شدم او به من تعرض کرده و فیلم سیاه از من گرفته است. وقتی اعتراض کردم با لحنی تهدیدآمیز گفت فیلم پیش من محفوظ است و اگر در این باره با کسی حرف نزنی و سراغ پولت را نگیری فیلم را کسی نمی‌بیند. اما من تصمیم گرفتم شکایت کنم.

پس از اظهارات شاکی مأموران به ردیابی متهم پرداختند و وی را در همان کارگاهی که کار می‌کرد بازداشت کردند. او بعد از انتقال به پلیس آگاهی منکر تعرض شد و اظهارات مریم را دروغ خواند.

در دادگاه چه گذشت

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای این جلسه شاکی با تشریح ماجرای تعرض، فیلم سیاه و بدهی ۲۰۰ میلیونی از قضات درخواست اشد مجازات برای متهم کرد.

سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهامش به قضات گفت: وقتی در کارگاه این زن مشغول به کار شدم او از همان ابتدا خودش را به من نزدیک کرد. مدام از همسرش گلایه می‌کرد و از من خواست با هم صمیمی شویم. موضوع بدهی ۲۰۰ میلیون تومانی هم ربطی به رابطه من و او نداشت و نمی‌دانم که چرا این دو مسأله را به هم ربط داده است. من اتهام آزار و اذیت و تعرض را قبول ندارم.

پس از اظهارات متهم، قضات ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند.

کد خبر 848869 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم حوادث ایران

دیگر خبرها

  • آمریکا از چین و روسیه خواست کنترل سلاح‌های هسته‌ای را به «هوش مصنوعی» نسپارند
  • عیسی VAR می‌خواست تا به دکتر ثابت کند!
  • کیه لینی: حضور رونالدو در یوونتوس؟ او می‌خواست ثابت کند که از رئال مادرید قوی‌تر است
  • مسدود شدن جاده گردنه تنگ توکلی به سمت کنگان بوشهر
  • پزشک سپاهان بیشتر از بازیکنان این تیم دوید!
  • این مربی می‌خواست جای جواد نکونام را در استقلال بگیرد!
  • فیلم سیاه مرد بدهکار از زن طلبکار | این زن خودش خواست صمیمی شویم
  • دعای خیر عباس‌میرزا در حق ناصرالدین‌شاه یک‌ساله: پنجاه سال خوشی‌ها ببیند
  • توصیه پلیس در خصوص پیشگیری از سرقت احشام
  • حرف‌های چوپان ایرانی که می‌خواست شاه شود!